نتقریباً همه زندگی از لحظه تولد تا غروب داستانی است منحصر به فرد؛ بعضی گفتنی و بعضی خاموش و در ته دل مانده. نوشته‌های هرمز انصاری در کتاب‌های شعرگونه‌اش به داستان‌های گفتنی که می‌رسد ریتم داستانی شیرینی می‌یابد که مخاطب خاصی رابرای خود دست و پا می‌کند. تا جاییکه برخی از این مخاطبان خواهان خواندن کتاب دیگری با مضامین داستانی می‌شوند. هرمز انصاری رود جاری زندگی انسان‌هایی را به تصویر می‌کشد که روزی در این جهان می‌زیستند و به گفته‌ی شاملو حالا به غباری در دور دست می‌مانند. آدم‌های قصه‌ها، همه واقعی بوده و ساخته و پرداخته ذهن نیست. برخورد‌ها و افکارشان درس‌هایی از نیک و بد را در گفتاری شیرین به ذهن منتقل می‌کند. کنش و رفتار زیبا در این داستان‌ها پرورانده شده و خشونت، پلیدی و دو‌رنگی در اشاره‌ای کوتاه جا گذاشته می‌شود، تا تأثیر مثبت کلام روشن استاد، رنگ نباخته و بر جان ما نفوذ کند.

از خواندن 2 کتاب شما که به دست بنده رسید، بسیار آموختم و لذت بردم. به عنوان یک علاقه مند و رهرو کارآفرینی، به وجود شما بیش از پیش مفتخر شدم . 

جوان که بودم با خواندن هر کتاب و مجلَه و کلاسی فکر می کردم همه چیز را فهمیدم ولی هر چه بیشتر خواندم و تجربه آموختم، فهمیدم نادان تر و به باورها و افکار محدود گذشته خندیدم حالا نیز هر لحظه تشنه تر از دیروزم و می بینم تجربه ها هم به درد محیط دیروز می خورند و امروز روزی دیگر و با قوانینی دیگر است و فردا احتیاج به نو شدن دارند. لذا از جوانان تعجب می کنم که با محدودیت اطلاعات به باور امروزشان می چسبند و می گویند این است و نه جز این. بهمین دلیل تعامل با دیگران و پیدا کردن خط اعتدال فراموش می شود. 

بیائید، به میهمانی بهار برویم و در این ضیافت روح افزا از عطر شکوفه ها سرمست شویم. بیائید، در سرزمین پاک "عشق" بذر "مهر" بپاشیم و محصول "جاودانگی" بدرویم. بیائید، دلمان را "مشعل" و زبانمان را "افضل" و عمل مان را "اصلح" گردانیم. بیائید، سلاح "اندیشه" برگریم و به مصاف دشمن واقعی خود "خودبزرگ بینی" برویم. بیایئد، از زندان "اربابان زر و زور" بگریزیم و به دامان "ارباب معرفت" پناه بریم. بیائید، خود باشیم، با خویشتن خویش "آشنا" و با خلق خدا"بی ریا" باشیم. 

به پاس همت وسیع جنابعالی و با نیت اشاعه الگوی خداپسندانه مدرسه سازی که بی تردید تجلی بارز صدقه جاریه است از شما دعوت می نماییم در جشنواره نکوداشت خیرین آموزش و پرورش منطقه 6 تهران با حس کریمانه خویش با ما همراه شوید. 

جناب آقای هرمز انصاری جزوهء دلنشین و فکرانگیز "می مانم ولی ..." شما را تماماً خواندم و لذت بردم تقارن موضوعی مطلبی از صفحه 49 کتاب شما با متن فلسفی که مشغول خواندنش بودم توجه ام را جلب کرد. چند سطر از آن را به عنوان تشکر از کار فرهنگی زیبائی که می کنید برایتان می نویسم با آرزوی سلامتی برایتان و ادامه کار هنری – فرهنگی که می کنید. 

شما در زندگی همواره برای ما مظهر محبت، شور و عشق بوده اید. فرهنگ و اندیشه شما راهنمای زندگیمان بوده است و رندگی تان الگوی اراده، فروتنی،سخاوت و سختکوشی برای اطرافیان و شعاع وسیعی از هموطنان می باشد.

امیدوارم به آنچه داری راضی و شاکر و خرسند باشی و بدانی همیشه در ترازوی طبیعت کفه داشته های زندگی سنگین تر از کفه کسری هاست. خوشبختانه توآن دانائی را داری که خوشبختی را در درون قلبت جستجو کنی و بدان مه مردم هم تو را خوشبخت میدانند.

حدود یکسان است که در کمین فرصتی مناسبم. تا بتوانیم آنچه را که شایسته تشکر از قلم رسا، احساس زیبا و "اندیشه والایتان" همگی در قالب یک کارت ساده اما جذاب و پر محتوای تبریک نوروزی است را بروی کاغذ آورم، که هر بار خود را در برابر آن معلم بزرگ چنان کوچک و ناتوان یافتم،که آنرا به روز بعد موکول می نمودم. و سرانجام به دلیل به سررسیدن زمان و هراس از بی نصیب ماندن از تبریک زیبای نوروزی امسالتان، مجبور شدم آنرا بسیار ساده بنگارم و نهایتاً از بیان خاص نوشتاری و ابراز احساس واقعی و کامل خود از اینکه شما در حدود 15-14 سال پیش ایجادگر واقعی انگیزه من در تمامی نوشتارها و سروده های شخصی ام بوده اید، عاجز ماندم. و شاید،که حتماً جسارت نگارش غیر از آنچه پیش رویتان است را پیدا نکردم. و تنها می توانم بگویم، که در این عرصه حق استادی کامل به گردن من دارید و با تمام وجود و احترام از شما سپاسگزارم 

با عرض سپاس و درود بی پایان خدمت جنابعالی که همواره با کتاب های فرهنگی و آموزشی خود ما را در بازارهای خیریه فرهنگی یاری و مدد نموده اید. و با اهدا کتابهای مفید و ارزنده تان رونقی فرهنگی به بازارهای نیکوکاری ما بخشیده اید.

به پدری که هر چه زمان می گذرد، بیشتر به گفته هایش پی می برم. برنامه برای آینده می ریزم ولی برای حال زندگی خواهم کرد.صبر و تحمل را پیشه می کنم تا راه حل های زندگیم را پیدا کنم. مشورت خواهم کرد تا خطاهای دیگران را تکرار نکنم. عشق و دانش را در هم می انگیزم تا انسانی شایسته باشم. همه اینها درسهایی است که در طول زندگی با تو آموختم . زندگی با تو درس هایی می دهد که من را بی نیاز به کتاب می کند و نتیجه اش به کتابهای رمانی ختم می شود که فقط زمانم را پر کنند.خانواده تو فقط به فرزندانت ختم نمی شود تو تمام ملت را دوست داری و به فرزندی قبول کردی. من راه تو را پیشه گرفتم، کاش می دانستم راههای دیگر چگونه هستند تا قدر راهم را بهتر بدانم. تو کار من را سخت کردی بهتر از آدمی معمولی شدن آسان است ولی بهتر از فرشته شدن کاری بس دشوار، تو خود می گویی فرزندان باید بهتر از پدران باشند. من به روزهای زن و مرد معتقد نیستم ولی چه خوبند این روزها که باعث خالی شدن احساس آدمی می شوند. من احساساتی هستم ولی در بیانش احساس ضعف می کنم. همیشه تصور می کردم یبان احساسات نشان ضعف آدمی است. ولی جدیداً بهم می آموزی که بیان احساس کن حتی اگر مجبور شوی چند قطره اشک نثارش کنی. زندگی آسان نیست ولی چه خوب است که تو هستی که آسانش کنی. 

تجارب را پلکان زیر پایم کردی گوشت را شنوای حقایق کردی دلت را مشعل راهم کردی ایمانت را اتکای من کردی اعتمادت را قوای من کردی و تو آن کردی که یک انسان در راه زندگیش نیاز دارد آنسه 

من پدرم را دوست دارم ولی از پدر مهربان ترید. من معلمم را دوست دارم ولی از معلمم با محبت ترید از روزی که شما را دیدم قلبم سرشار از مهرتان شد. در مقابل نوشته های زیبایتان چه بنویسم و چگونه بیان آن چه در درونم نسبت به شما می گذرد. شما خوب فکر می کنید، قشنگ می نویسید، واضح احساسات لطیفتان را به روی کاغذ می آورید و من نوشته های سبز و پرشور شما را خواندم، به مغزم سپردم، در قلبم حک کردم تا اگر لایق باشم بر صفحات زندگیم ثبت کنم. برای خوب ترین پدر دنیا چه آرزو کنم؟ از یگانه مهبود می خواهم همواره مستدام باشید و من هم به نوبه ی خود با درس خواندن جوابگوی محبت های بی دریغ شما باشم. سعی می کنم در زندگی سخنانتان را با گوش دل شنوا باشم. 

من از پدرم یک سوال دارم. چطوربا بزرگ شدنت هنوز دنیای کودکان و نوجوانان و جوانان را درک می کنی؟ ذهنت با مطالعه کدام کتابی اینقدر درک از هستی دارد؟ با دیدن کدام کوه اینقدر استقامت پیدا کردی؟ با دیدن کدام عشق اینقدر عاشقی؟ اینها را به من نشان بده، که هرروز بزرگتر می شوم تشنه حقیقتم. 

زندگی را شما زیبا می سازید.که مشعل دانش می افروزید.که فرهنگ می سازید و اعتلایش می دهید. که امید را پر رنگ می کنید؛ که محیط را با رنگواژه های زیبایی تان؛ به چهره خندانتان، با سینه پر مهرتان؛ و با دل پر امیدتان شاد و نشاط می کنید. زندگی را شما می سازید؛ و من دوستتان دارم؛ و ما که عاشقیم؛ که همدلیم و امیدوار. هرمز انصاری مهم ترین مسئله جامعه را "جوردیگر" می بیند و می گوید: "شما که تغییر کنید – همه چیز تغییر می کند/ باید بشوید – یکپارچه شور حال/ آن وقت آفتاب برای تان معنا دارد. – سایه هم./" "آن وقت شوق یادگیری – شور زندگی – در ذره ذره وجودتان – زندگی می آفریند. "شما که تغییر کنید – همه چیز تغییر می کند./ افزایش کمی تغییر نیست – تبدیل کمی به کیفی است/ تغییر- دانش می خواهد – خصال والا می طلبد." آری آری زندگی زیباست ... و می دانیم که زندگی شعله می خواهد. شعله زندگی عشق است. دگر دوست بداریم، اگر دوستمان بدارند، اگر عشق به زندگی و عشق به انسان ها را در دل ها شعله ور سازیم، آن گاه زندگی زیباست. همه انسان های نیک دل و نیک خصال و نیک کردار، آتش زندگی را با زندگی سودمندشان ، با گلواژه های عطرآگین شان و با امیدی که در دل دارند، شعله ور می سازند وآینده را روشن تر! 

فرخنده تر از عید چهره پر خنده و گشاده تست با صفاتر از عید صفای درون و بزرگواری تست مهربان تر از عید دل پر مهر و میهمان نواز تست بخشنده تر از عید دست با صفا و نوازشگر تست دبدار چهره خندان و گشاده تو تداعی عید است و بهار و سال نو 

من تو را عاشق انسان ها خدمتگذار مردم، مروج فرهنگ و زبان در کشور می دانم. عمری مفید و پر ثمر داشتی و با کار آفرینی به مردم خدمت کردی . کتاب ها و آثار تو بهترین راه انتقال تجربه ها به جوانان می باشد و علاقه و پایداریت به کشور دلیل وطن پرستی و ارج نهادن به فرهنگ ملی ماست و اراده ات برای پایداری و جنگیدن با مشکلات راه نجات را می آموزد در زندگی به ریشه های مسائل بیش از ظاهر کارها توجه داری و بسیار شاهدم که مشکلات را از پای در آوردی . نگاهت به آینده خوشبین است ولی درعین حال مسائل مردم و جامعه را در درک می کنی و برای هر مشکل راه حلی داری بهر حال عمری پر ثمر داری و از هیچ بنایی با ارزش ساختی. کاش جوان ها رهروی راهت باشند و بر آثار کاری تو بیفزایند. آرزو می کنم عمری با عزت و سلامت داشته باشی و شاهد ثمربخشی بیشتر کارهایت باشی. 

که در خوبی نمی شود با او رقابت کرد. محمد رضا انصاری

به انسان برجسته و مدیری شایسته که با قابلیت مدیری و محبت بی دریغ همه گان را سر بلند و سرافراز نموده ای وجودت غرورآفرین است برای ما و ایران ، زندگیت الگو برای جوانان

هر روز که می گذرد ارزش در کنارت بودن را بیشتر حس می کنم. برای من تو زندگی هستی و امید به آن، همه آرزو بودن با تو را دارن خوشا به حال من که بدون هر تلاشی تو را دارم. آنسه

در این وادی غم ها و گریز ها، در این نابسامانیها ، چه خوب است محبت ها را اشاعه دهیم. بشر مرهون دوستی و صدق و صفا و الفت است. این آمیزه ها در دوران ما رو به فناست. بیایید فرا راهمان را اندیشه های پاک قرار دهیم. و بیایید از بوستان پر گل و ریحان دوستی و محبت در این سال نو گلی ارزانی عاشقان داریم. تو الهام بخش اندیشه های نیکو و زیبا هستی بتو درود ای انسان والا، بتو ای صفای ذاتی بتو سلام ای عزیز نیاز ها.

به خصال والای شما افتخار می کنم به اندیشه های بلند، به نوشته های روان، با احترام به شایستگی های شما.

آری شما به من آموختید که بهار را باور کنم پس من هم می توانم بهار را باور کنم و این را شما به من یاد دادید با ادبیات زیبایتان شما کانون گرمی برایم فراهم آوردید که حتی از خانه ام صمیمی تر و با وفاتر بود کانونی که من گمشده را من از دنیا رانده شده را من از هم گسیخته را حیاطی دوباره بخشید کانونی که هر لحظه اش لذت بخش پر بار و فراموش نشدنی بود من تنها لحظات لذت بخش و زیبایی که دارم همان لحظاتی بوده است که در کلاس انستیتو سیمین گذشته است نمی گویم وظیفه بود نمی گویم مسئولیت بود و حتی همش عشق بود شکوه بود زیبایی بود و من فقط به خاطر همین زیبایی است که سالیان عمرم را وقف آن کردم شاید شبیه لذت کودکی که گلی می چیند خیلی کوتاه بود ولی زندگی هم کوتاه و لحظه است ومن این لحظات را با تمام وجود خود جذب کردم همان طور که گیاهان آفتاب را به خود جذب می کنند و من از همه اینها متشکرم که اینها همه را، این محیط را شما آفریدید شما مانند خداوند خلاق بودید شما از چکیده قلب بزرگوارتان به اساتید محترمتان بخشیدید آنها هم خوبند مثل شما

آنکه سرآمد اندیشه نو و تحول و پویایی بوده است آنکه دوست داشتن و محبت در تمامی رفتارش هویدا است او که بزرگی، نو اندیشی و سخت کوشی در وجودش تنیده است او که تفکرش را در نوشته هایش جاری کرده است او آموزگار آموزگاران و مراد عشق و اندیشه است

جناب آقای هرمز انصاری از اینکه کتاب های خود را به طور رایگان در اخیار عموم قرار می دهید سپاس گزاریم

استاد ارجمند جمله های کوتاه شما من را به فکرهای بزرگ راهنمایی کرد. از اینکه کتابهای شما را مطالعه کردم بسیار احساس افتخار میکنم امیدوارم که باز از شما کتابهای جدیدتری منتشر شود. منتظر کتاب های مفید و خواندنی شما هستم علاقه مند شما و آثارتان

با عرض سپاس و درود بی پایان خدمت جنابعالی که همواره با کمک های فرهنگی و آموزشی خود ما را در بازارهای خیریه فرهنگی یاری و مدد نموده اید. و با اهداء کتاب هاب مفید و ارزنده تان رونق فرهنگی به بازارهای نیکوکاری ما بخشیده اید. با تشکر و امتنان بی پایان